معنی نوعی کشتی محلی

حل جدول

واژه پیشنهادی

نوعی کشتی

یدک کش

بادبانی


نوعی آش محلی

آش شیله عدس

لغت نامه دهخدا

کشتی کشتی

کشتی کشتی. [ک َ / ک ِ ک َ / ک ِ] (ق مرکب) بسیار. سخت بسیار. مقابل بس اندک:
نعمت منعم چراست دریا دریا
محنت مفلس چراست کشتی کشتی.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 509).


محلی

محلی. [م َ ح َل ْ لی ی] (اِخ) محمدبن احمدبن ابراهیم بن احمد شافعی محلی، مکنی به ابوعبداﷲ ملقب به جلال الدین معروف به جلال محلی و جلال الدین محلی. رجوع به جلال الدین محلی شود.

فرهنگ عمید

کشتی

نوعی ورزش که بین دو نفر انجام می‌شود و هر کدام سعی می‌کند با استفاده از فنون آن ورزش پشت دیگری را به زمین بیاورد،
* کشتی فرنگی: (ورزش) نوعی کشتی که فنون آن از کمر به بالا اجرا می‌شود،

فارسی به عربی

محلی

سکنی، محلی، مواطن

معادل ابجد

نوعی کشتی محلی

954

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری